تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۰۴ ق.ظ

۰

یادگار یکصد و پنجاه سال قبل ..

جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۰۴ ق.ظ

 

... در باره ی این سماور در بخش های گذشته یاد کردم ... یادگار پدر بزرگ و مادر بزرگ...آن سال ها و روزها درخت گردو ی بزرگ که در بالاتر از استخر آب قرار داشت (چاه قند تر  یا چاه قند شیخ )      این  سما  ور کوچک را (بعد از اینکه با آتش ذغال آنرا  مادر بزرگ بی بی خدیجه _  روشن می کرد) در آغوش خود قرار می داد تا از وزش باد ها ی اضافی در امان باشد و اکنون در مقابل چشمان من همه ی آن صمیمیت ها ... یکدلی ها و زیبایی ها ی رفتاری آشکار می شود واکنون ماییم و  همه ی آن نماد های زیبا شاید بتوانیم آشنا یی ها و اخلاص ها را تداوم بخشیم ... ارزش ها و برکت هایی که صله ارحام  برا ی ما به ارمغان می آورد را از یاد نبریم و در این راه هدف من از نوشتن این متن ها در خاطرات گذشته همین است که شاید دلمان برای دیدار خویشان و یاران حیات دوباره پیدا کند ... راستی   چقدر زود دیر  می شود ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۰
سیدمحمود بخشایش