تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

    (سلام  )...(در سال 1222هجری شمسی برابر با  (1266ه ق  )در تبریز سیدمحمد علی شیرازی معروف  به باب  با پیشنهاد امیر کبیر و فرمان ناصرالدین  میرزا قاجار ولیعهد  پس از مباحثه ومناظره ی علما ومحکوم شدن (سیدمحمد علی ) محکوم به قتل شد ولی اجرای حکم انجام نشد   ...) همان سالهایی که تون و جزین سالهای بعد از فتنه ی باب را  پشت سر  می گذاشت یعنی آرامش اواخر دوره ی ناصری را (( دو تن از فرزندان ( آقا جان میرزا بیگ )جزین را برای سکونت انتخاب کردند (مادر بزرگ  شان (همسر امیر مرتضی قلی بیگ اهل جزین بود )  در فردوس یا همان تون پدر بزرگشان امیر مرتضی قلی بیگ روزگاری (با عنوان والی و حاکم)  دارای شکوه و هیبت و جزو اشراف شهر    بود و اکنون فرزندان (آقا جان میرزابیگ ) با ازدواج در جزین زندگی تازه ای را بعد از وقایع پیش آمده  برای پدرشان ( آقا جان میرزا بیگ که فرزند امیر مرتضی قلی بیگ بود ) آغاز کردنداین دو از فرزندان آقا جان میرزابیگ  یعنی  /آقاذبیح الله بیگ و آقا کریم بیگ))     )   دایی و مادربزرگ شان(دختر بازرگان بزرگ جزین  سید محمود اهل و ساکن گزین بودند یعنی آقا سید عبدالله  (همچنین مادر بزرگ پدری شان /مادر آقا جان میرزا بیگ  و خواهر آقا سید عبدالله) که هردو  فرزند (      حاج سید مهدی ) تاجر بزرگ گزین در سال های (1200 هجری شمسی بودند )زیرا  که همین حاج سید عبدالله خواهرش که (فرزند حاج سید مهدی معروف به چهل خر/به دلیل کاروان تجاری ش که عموم الاغ ها تشکیل می دادند  )  باشدبه همسری (امیر مرتضی قلی بیگ)  در آمده بود و حالا فرزند امیر مرتضی قلی بیگ یعنی (آقا جان میرزا بیگ )دو فرزندش را در گزین داماد کرده بود اولی (آقا ذبیح الله ) که همسر بی بی کلثوم دختر  (آقا سید علی فرزند آقا میر عطا ) شده بود و دیگری (آقا کریم بیگ )دومین فرزند (آقا جان میرزا بیگ) هم درگزین داماد شد...   و این اسامی به حدود سی سال قبل از حکومت پهلوی اول می رسد در همان اواخر دوره ی ناصرالدین شاه یادداشت های مستندی درباره ی آقا جان میرزا بیگ و (هم زلف ) ش وجود داردکه میتوان به رفتن دو فرزندش از فردوس به گزین ارتباط داد(هم زلف ) ش حاجی آقای شاه و پسرش (آقای بشیر ) همه ی عمار ت ها و دارایی ها ی خود را رها کردند و همان زمان به تهران رفتند  این را گفتم که بدانیم شهرت خانوادگی وجود نداشت و بعد ها در اوایل حکومت پهلوی اول شهرت خانوادگی برای همین ها و نوه های شان انتخاب شد و در مطالب گذشته یاد کردم که (میرزا یحیی و فرزند خواهرشان آقا سید ابراهیم که پدربزرگ مادری من هم بودند به دلیل سواد و تحصیل که داشتند در اوایل حکومت رضاخان پهلوی در کار صدور شناسنامه ها یا همان سجل  در جزین   همکاری می کردند )  مطالب بالابرای بیان   ارتباط خویشاوندی که این (امیر مرتضی قلی بیگ و بعد ها فرزندانش و نوه و نبیره هایش با سادات جزین به خصوص (آقا میر عطا) داشت  می باشد البته آقا جان میرزا بیگ فرزند دیگرش یعنی (آقا رحیم بیگ )در فردوس یا همان تون (قدیم) به زندگی ادامه داد آن هم به دلیل زمینه های خوب و موثر خویشاوندی که (آقا رحیم بیک) با طایفه ی روحانیت در فردوس یا همان تون سابق داشت (دختر آقا رحیم بیگ همسر میرزا باقر از سادات روحانی تون (که بعد ها نوه های شان نام خانوادگی آذرمی را انتخاب کردند )   ومورد اعتماد و احترام توده ی مردم  بود )  که اگر لازم شود بیشتر شرح حال ایشان  بیان خواهد شد ... در شرح حال هر کدام از اشخاص بالا موارد مستند وجود دارد که به امید پروردگار کم کم به نگارش خواهد آمد ... (در مطلب شماره ی 162  در همین وبلاگ  به موارد فوق اشاره شده است )

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۶ ، ۲۲:۴۳
سیدمحمود بخشایش

زمان انسان ها را دگرگون می کند اما تصاویر ی را که از آنها داریم نگه می دارد ... هیچ چیزی  درد ناکتر از این تضادمیان دگرگونی انسان ها و ثبات خاطره ها نیست ...از کلام بالا برداشت های متفاوت می توان داشت ... اما نوشتن از انسانها و گذشتگان شان می تواند  ( در هر حال  ) برای آنها که به دیده ی عبرت می نگرند بسیار نتایج با ارزش داشته باشد ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۶ ، ۰۰:۰۷
سیدمحمود بخشایش