تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ق.ظ

۰

کوچه ها ... کاروان خاطرات

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ق.ظ

آن سال ها (یک هزار و سیصد و چهل )این در و این طاقچه ی سمت چپ  و زمین سنگ فرش آن برای من که  پنج  شش سال  بیشتر   نداشتم  چه جلوه ای داشت...!آقا سید ابراهیم وبی بی خدیجه  (پدر بزرگ ومادر بزرگ ) نوروز که می شد هوایشان می کردیم ...  مرحوم ( بی بی خدیجه مادر بزرگ )   خودش در ایام کودکی هفت سال بیشتر نداشت که پدر ش آقا سیدعلی  را از دست داد  )  ( مادر بزرگ مادر ی بی بی خدیجه   )( بعد از پدر امیدشان به  (بی بی کلثوم )خواهر بزرگشان که در گزین به بی بی بزرگ معروف بود و به برادر بزرگ خودشان (آقا سید نعمت الله ) بود که فرزند بزرگ خانواده اشان بود آقا سید علی فرزندبزرگ    آقا میر عطا بود  که  در سی سالگی از دنیا رفت و فرزندانش را تنها گذاشت  درباره ی (آقا سید نعمت الله  فرزندبزرگ آقا سید علی  )که در آن دوران سخت وعجیب تحصیل کرده ی بهترین مدرسه ی مشهد الرضا بود  در بخش های گذشته سخن گفتم  ...ادامه دارد    فرزند بزرگ بی بی خدیجه  بی بی عصمت بود (همسرآقا سید حسین احمدنژاد )   و بعد     مادرمان (بی بی عشرت  )بود ...و فرزندان دیگرش سید احمدو بی بی عزت (عمادی)  بودند ...(آقا سید ابراهیم عمادی و بی بی خدیجه چها رفرزند داشتند و در تصویرپایین (درب ورودی  چوبی  ) خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ در یک هشتی سه متر در سه متر واقع شده است و سمت راست آن یک ساباد قرار دارد

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۰۷
سیدمحمود بخشایش