بزرگان و سادات جزین .و تون در سالهای یک هزار و دویست هجری شمسی
آن سال های شاد ... آن سالهای بی ریا و بی دغدغه ... سالهایی که جد پدری و جده پدری (آقا میر عطا و همسرشان بی بی مروارید )در کنار بزرگ تر هایشان زندگی آرامی داشتند ولایت شان جزین آباد بود و آرام اما پر از تلاش و رنج و کوشش برای رزق و روزی ... بزرگان وگذشنگان شان آن سال های دور از تون به جزین آمده بودند و سالها ارتباط نسبی و خویشاوندی را از گذشته تا حال حفظ کرده بودند که این آمدن به همان سال های فتنه ی باب و عهد ناصرالدین شاه بر می گشت ...نام آقا میر عطا در کنار نام (حاج سید مهدی )تاجر بزرگ جزین در همان سالهای (1200)هجری شمسی به خوبی یاد می شد در همان سال ها (آخوند ملا عبد الصمد )روحانی درس خوانده و دارای حق اجتهاد در جزین این جمع را کامل می کرد یک عا لم روحانی که از محضر ایشان بهره ها بردندو دارای احترام بود مردم قدرش می دانستند و همان مسجد پایین محل نماز جماعت ایشان بود ... امیر مرتضی قلی بیگ هم هم عصر همین مردم و همان دوران در تون حاکم ی شناخته شده و صاحب نام بود ... امیر مرتضی قلی بیگ (همسرش ) دختر همین تاجر بزرگ جزین (حاج سید مهدی بود (1200 هجری شمسی )..و حاصل این ازدواج فرزندی به نام آقا جان میرزا بیگ بود که داستان افکار و اندیشه هایش در تاثیر پذیرفتن از (میرزای رشتی ) همان شد که در نوشته های منشی خان طبس آمده است ... (آقا جان میرزا بیک به خانه ی زین العابدین مجتهد شبانه پناه می برد که حکم قتل ش ازایالت کبری صادر شده است)(تاریخ تون نوشته ی میرزامحمد علی منشی باشی طبسی) و دو تن از فرزندان همین آقا جان میرزا بیک زندگی خود و فرزندان شان در گزین می باشد