تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۲۰ ق.ظ

۰

کربلایی حسین ... یادش به خیر ...

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۲۰ ق.ظ

 واما چکو :پیرمردی متوسط القامه باصورتی گردوریشی انبوه وسفیدکه ازکهنگی به زردی می زدبادستاری مندرس،که انزمان کربلائیهابرسر می بستند،همراه دوچشم گویاوروشن،مثل دوچشمه آب زلال دربرهوت وخنده همیشگی که دنیا ومافیها رابه تمسخرگرفته بوددرلباسی کهنه که بیش ازهرچیز"کوک"وصله های آن به دید می امدورشمه سفیدبافته شده آویزانی که تنبان رنگ ورورفته اش را برکمرنگه می داشت.کربلائی حسین مشهور به چکوکه مابچه هادرخانه به او"کا کا"هم میگفتیم،دردالان درازخانه بزرگ مامسکن داشت.اتاقکی حدودیک ونیم دریک ونیم متر،تاریک وبه شدت درهم ریخته.بهم ریختگی وجه مشخصه اتاق "کلبه چکو"_kalbe chekow_بود.برای ورودبه این اتاق،بایستی سرت راخم کنی وپایت رانیم متری بلند،درب ان به واقع،نیم دری بود،رنگ ورورفته. شاکله وجودی کلبه چکووبه قول امروزیها،تخصص اوسقائی درمحرم وآب اوردن از حوض انباردربقیه طول سال وابزارکارش سبوئی که به ان "سوچه"-sowchaa_میگفت.کلبه چکو،محرم خیلی ازخانه های سالهای20و30و40فردوس بود.هم نسلهای من غالبا اورادرکوچه های منتهی به اب انبارهای شهر با سبوئی بردوش بیادخواهنداورد.گاهی چندشبانه روز پیدایش نبودوهرکجاکه می شد می لمید. مرحوم پدر میگفت:سرجهازمادربوده است.اومردی ساده دل وساده اندیش بودوغالباباعث دق دل مرحوم مادرمی شد.مابچه ها بااوبزرگ شدیم وگاهی که کاری ازروی بی فکری می کردیم _ومی کنیم_مرحوم پدرمیگفت:برشما  حرجی نیست که وارث کلبه چکواید.اوامروزدرزاویه ای برکناره راه،درگورستان خاموشی فردوس باهفتهزارسالگان پیوسته است.رحمت خدابراوباد.عکسی ازاوبیادگاردارم که گویای ویژگیهایش است. (این متن را با اجازه ی نگرفته از نویسنده باز نوشتم ... ) (سال های یک هزار و سیصد و بیست شمسی به بعد سال های اوج زندگی کربلایی حسین (در احوال او گفته اند که پیاده به زیارت امام حسین ع رفته بود ...)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۱۰
سیدمحمود بخشایش