آواها و نوا های محلی ...
چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۲ ب.ظ
از آن زمان های قدیم جای جای خاک ولایت مان پر از خاطرات زیبا و جاویدان بوده و هست و هر گاه چاشنی این خاطرات ( کله فریاد )ها یا همان نوا های محلی باشد تا عمق وجودمان همه ی آنهمه خاطرات زیبا و به یاد ماندنی دوباره جان می گیرد ... کال شور در کنار کشتزار های گزین پر از بوته های گزو ارتفاع دیواره ی این کال و شن هایی که محل عبور ما بود و (غال چغوک )لانه ی گنجشک ها در دیواره ی کال و جیک جیک آنها که سر ما را میبرد و کف رودخانه و بوته های گز و جای جای آن که شن های بستر رود را کنار می زدیم و آب داشت ... همه وهمه به یاد ماندنی است ... شعر و آوای زیر یکی از همان (کله فریاد ها) ست (مسلمانا که دور افتاد ه ام من )میان کال شور افتاده ام من ) (میان کال شور وبوته ی گز )(خدا چو آتش در تنور افتاده ام من ) (مسلمانا دلم غم دارد امشب ) (چو گل ماند که شبنم دارد امشب ) (به گل ماند به گلهای گلابی ) (خدا که یارم میل رفتن دارد امشب ) (مسلمانا شب شنبه ز گزین بار و کردم ) (خدا چو بد کردم که ترک یار و کردم ) (رسیدم بر لب آب بجستان ) (نشستم گریه ی بسیار کردم ) (نشستم گریه ی بسیار کردم ) (ای یار جانی ... یار جانی ... یار جانی ... آ ی مادر به دنبال بر نمی گرده جوانی )
۹۴/۰۴/۱۷