بابا بزرگ ...(مادری) آقا سیدابراهیم
درباره ی پدربزرگ (مادری ) آقا سید ابراهیم فرزند آقا سید هدایت در بخش های گذشته سخن گفتم ... ایشان همراه کسانی دیگر که از آنجمله پسر عمو ی شان آقا سید نعمت الله (پدر بزرگ پدری )در سال های (یک هزار و دویست و نودهجری شمسی) در مدرسه ی فاضل مشهد مقدس به تحصیل علم مشغول بودند ...آن زمان این مدرسه از بزرگترین و مجهز ترین مدارس مشهد بود که درباره ی آن و تاریخچه ی آن سخن گفته شد فاصله ی مکانی جزین با مشهد مقدس و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی آن دوران اهمیت وارزش این تلاش را بیشتر آشکار می کند آغاز جنگ جهانی وآشفته بازار اواخر دوره ی قاجار در مشهدالرضا و نیز مسافت راه که باید پیاده یا با الاغ طی می شد وخطر های راه و راهزنان و اینکه باید یکهفته راه پیمود تا به مقصد رسید و هزاران مسایل دیگر اقتصادی و آب و هوایی و جسمی و... پدر بزرگ با همه ی این مشکلات عشق وعلاقه ی به تحصیل علم را کنار نگذاشت ... و ما که در سال های (یک هزار و سیصد چهل شمسی )کودکانی شش هفت ساله بودیم پای کلام های آرام آرام ایشان می نشستیم وجان و دلمان را با غزلهای حافظ که بر لبان پدر بزرگ جاری می شد آشنا می کردیم ...