تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ

۰

... آقا سید نعمت الله ...

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ

 
آن سال ها (یک هزار و سیصد و چهل شمسی)این در و این طاقچه ی سمت چپ  و زمین سنگ فرش آن برای من که  پنج  شش سال  بیشتر   نداشتم  چه جلوه ای داشت...!آقا سید ابراهیم وبی بی خدیجه  (پدر بزرگ ومادر بزرگ ) نوروز که می شد هوایشان می کردیم ...  مرحوم بی بی خدیجه مادر بزرگمان خودش در ایام کودکی هفت سال بیشتر نداشت که پدر ش (آقا سید علی) را از دست داد   و بعد از پدر      امیدشان به برادر بزرگ خودشان (آقا سید نعمت الله ) بود که فرزند بزرگ خانواده اشان بود    آقا سیدعلی (پدربی بی خدیجه مادربزرگمان )  در سی سالگی از دنیا رفت و فرزندانش (آقا سید مهدی  آقا سید کاظم  بی بی خدیجه  بی بی کلثوم وآقا سید نعمت الله را با مادرشان بی بی ساره تنها گذاشت ...      درباره ی آقا سید نعمت الله که در آن دوران سخت وعجیب تحصیل کرده ی بهترین مدرسه ی مشهد الرضا بود  (یک هزار ودویست و نود هجری شمسی ) در بخش های گذشته سخن گفتم  ...ادامه دارد    فرزند بزرگ بی بی خدیجه وآقاسید ابراهیم ( بی بی عصمت بود )و بعد     مادرمان (بی بی عشرت  )بود ...و فرزندان دیگرش سید احمدو بی بی عزت بودند ...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۲
سیدمحمود بخشایش