تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۵۵ ب.ظ

۰

آقا رحیم بیک ومیرزا محمود مجتهد در ( تون )

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۵۵ ب.ظ

انسان ها روزگاران شان را می گذرانند و فرصت ها برای به یاد سپردن در تاریخ برای ما اندک است  زندگی ولحظه های عمر اشخاصی که در نوشته های خودم به گونه ی گذرا اشاره کرده ام می بینم که یک حادثه و یا یک اندیشه و اتفاق  کوچک می تواند بسیاری از سر نوشت ها را دگرگونه کند ...همان روزی که در واپسین ماه های روز ها و ماه های زندگی پسر خاله ی مادر و پسر دایی پدر (که هر دو یک نفر هستند) یعنی   پای صحبت های آقا نصر الله (نبیره ی امیر مرتضی قلی بیگ)و  فرزند (بی بی کلثوم) خواهر مادر بزرگ بی بی خدیجه  می نشستم و ایشان  از آن سالهای دور سخن می گفت...دایی جان اگر دو نفر در زندگی ما عمر به دنیا داشتند و قهر روزگار آنها را از ما نمی گرفت روزگار ما از این رو به آن رو می شد و بهتر از این  بودیم ... یکی عموی من (آقا رحیم بیک ) و دیگری (دایی آقا سید نعمت الله ) ... آقا رحیم بیگ پدر بزرگش (امیر مرتضی قلی بیگ )حاکم سال های دور ولایت  ( تون ) بود (آقا جان میرزا بیگ ) فرزند  (امیرمرتی قلی بیگ) که پدر  آقا رحیم بیک بود   در فردوس یا همان تون اندیشه های مخالف عامه مردم داشت و هنگامی که (حاجی آقای شاه)و پسرش به دلیل همین مخالفت ها ناچار به ترک فردوس شدند و دو باغ بزرگ را با همه ی امکانات و شکوه  در دو طرف کوچه ی میامره شهر قدیم  ترک کردند   این آقا جان میرزا بیگ که هم زلف (حاج آقای شاه است به دلایلی در فردوس می ماند و برای در امان ماندن از مردم که اندیشه های او را تاب نداشتند به خانه ی (میرزا زین العابدین مجتهد )پناهنده می شود و در یاد داشت های (منشی خان طبس )آمده است که (حکم قتل او /آقا جان میرزا بیک از ایالت کبری  صادر شده است )...گوشه های پنهان این ماجرا در کوچه پس کوچه های روزگار آن زمان مانده است ... و اگر خانه ی (میرزای مجتهد )نبود سیاست روزگار با او و فرزندان ش چه می کرد آقا جان میرزا بیگ و سه فرزندش (آقا کریم بیگ /آقا ذبیح الله بیگ و آقا رحیم بیگ ) چه سر نوشت تازه ای در انتظارشان بود دو فرزند اول که از فردوس به جزین رفتند ودر گوشه ای از روستادر نزد خویشان دایی خودشان (حاج محمود تاجر )   روزگار گذراندند اما این آخری یعنی ( آقا رحیم بیگ) که اندیشه های متفاوت با دو برادر دیگر داشت در فردوس ماند و همین ماندن در فردوس دلیل مقبول ماندن او از طرف توده ی با ایمان فردوس آن دوران می باشد و به  همین دلیل متفاوت بود ن با  خاندان (حاج میرزا محمود )خویشاوند می شود و دختر خودش(فاطمه سلطان )را به ازدواج (میرزا باقر ) در می آورد و میرزا باقرفرزند ( میرزا محمود ) است فرزندان میرزا باقر (غلام / هو شنگ وجلال )بودند   ...بعد ها آقا جلال  فرزند میرزا باقر که تحصیلات زبان فرانسه داشت و در دبیرستان فردوسی (زبان خارجه )تدربس می کرد...همین میرزا محمود که پس از سال ها دوری از وطن وتحصیل در حوزه ی نجف اشرف در خدمت میرزای شیرازی در سامرا فرمان اجتهاد می گیرد از کسانی بود که حاکم زمانش یعنی عماد الملک والی  تون و طبس را وادار کرد که (سر کار آقا )سید عبدالحسین نجفی را حاکم فردوس کند  همین سرکار آقا سید عبد الحسین نجفی هم در نجف اشرف در محضر آخوند ملامحمد کاظم خراسانی حدود پانزده سال تحصیل کرده بود ... واینجا است که آقا رحیم بیک اعتبار و ارزش معنوی و روحانی او معلوم می شودو شاید همین جدایی اندیشه هایش از پدرش (آقا جان میرزا )موجب اقبال مردم به ایشان باشد...آقا جان میرزابیک علاوه بر سه پسرسه دختر به نام های درخشنده /تابنده /فروزنده  داشته است 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۱۲
سیدمحمود بخشایش