کاروان سرا و پیشینه ی آن
(در تصویرکاروان سرا ودر مقابل آ ن مکتب خانه وقسمتی از مسجد جامع مشاهده می شود ) داستانی زیبا ومستند از ماجرا های کاروانسرا ها در کتاب های نویسندگان بنام آمده است در آینده ی نزدیک تلاش خواهم کرد به حتم نام آن کتاب ها را بیاورم ونوشته ی خود را بارزش تر کنم یکی از آن ماجرا ها ماموریت یکی از فداییان اسماعیلیه است که به موجب فرمانی که ازمرکز فداییان در قلعه ی الموت به یکی از فداییان در قلعه ی ده محمد طبس داده می شود برای کشتن وزیر بنام سلجوقیان (خواجه نظام الملک) مامور این امر مهم در را رفتن به نیشابور مدتی را درشهر تون وکاروان سرای این شهر می ماند وماجرای عاشق شدن این فدایی وکشته شدن او به دست دیگر فدایی اسماعیلیه در کاروانسرای شهر تون وادامه ی ماموریت به وسیله ی دیگر فدایی است ... واکنون جز پشته های خاک از آن کاروان سرا های با ارزش و آجر هایی چهار گوش پخته که کم بیش از زیر خاک نمایان است چیزی نمانده است