تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ب.ظ

۰

آقا سید هدایت روحانی در س خوانده ی جزین

سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ب.ظ

جزین در انتظار توجه بیشتر ...آن سال های دور وقتی پای صحبت پدر ... مادر   خاله  و دایی می نشستم از با با حاجی که با افتخار سخن می گفتند  و من هنوز در دنیای کودکی خودم به سر می بردم ...با با حاجی پدر بزرگ مادرمان (بی بی عشرت  )بود بعد ها بزرگتر که شدم کم کم داستان و سر گذشت با با حاجی  برایم روشن تر شد آقا سید هدایت همان بابا حاجی بود فرزند آقا میر عطا ...   سال (  1230    هجری شمسی) اایشان چهارده پانزذه سال بیشتر نداشتند...            (آقا سید هدایت و برادرشان آقا سید علی  هردوفرزندان آقا میرعطا بودند     ) در باره ی این دو بزرگوار در بخش های گذشته سخن گفتم ...   هردو بزرگوار   فرزندان آقا میر عطا بودند ///  پدر بزرگ مادرمان (آقاسیدهدایت)   با خانم با ایمانی به نام معصومه فرزند (میرزا محمد ) ازدواج کرد آن دوران اجتماع کوچک ولی با شکوه روستا به گونه ای همه خویشاوند بودند ... (آخوند ملا عبد الصمد )روحانی مجتهدی بود که در روستا همه احترام ش را داشتند هم زمان با آقا میر عطا و میرزا محمد (سال های 1250 هجری شمسی ...    (در بخش های گذشته در باره ایشان سخن گفتم ...میرزا محمد شوهر خواهر همین (آخوند ) بود  (وفرزندانش میرزایحیی و معصومه بودند)     آقا سید هدایت وهمسرشان (معصومه )سه فرزند فهمیده و با ایمان (بی بی سلطان/آقا سید ابراهیم/بی بی شرف )داشتند  بی بی سلطان با پسر آقا ذبیح الله ازدواج کرد (داوری ) و آقا سید ابراهیم عمادی با دختر عموی شان بی بی خدیجه ...  و بی بی شرف هم با پسر عموی شان (آقا سید تعمت الله )...   تصویری که از آقا سید هدایت آورده ام همان عکس مربوط به گذر نامه ی ایشان درسفرحج   است ...ایشان با اطلاع و اشرافی که بر زبان عربی داشتند شاید تنها کسی بودند که در آن سالهای آشوب راه پر خطر و طولانی (یکساله )را بر  خود هموا ر کردند (که خود داستانی طولانی دارد ...) وبه این توفیق بزرگ رسیدند و مراسم حج را بجا آوردند ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۵
سیدمحمود بخشایش