تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

جمعه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ب.ظ

۰

... در انتهای همین ساباد خانه ای بود که من سالهایی در کنار آنها و بیشتربها ر و تابستان را می گذراندم و داستان و سرگذشت    زندگی شان  آرام آرام بر صفحه ی افکار من نقش می بست و من آن سال ها شش و یا  هفت سال بیشتر  نداشتم (سال های 1339 / 40 / 41 شمسی به بعد   ) و از زبان پدر بزرگ و مادر بزرگ سینه به سینه نقل می شد مادر بزرگ از پدرش آقا سید علی می گفت که آنها را در هفت سالگی گذاشته بود و از دنیا رفته بود و پدر بزرگش آقا میر عطا ...آن دوران مردان و زنان ی با اخلاق و رفتاری صمیمی و خوش در کنار هم ... دایی پدر بزرگ (میرزا یحیی وپدرشان میرزامحمد /اشراقی / ) /و آقا میر عطا  و فرزندانش (آقا سید علی و آقا سید هدایت از سال 1300شمسی نوه هایشان نام خانوادگی بخشایش /  عطایی/ عمادی را انتخاب کردند   ) همچنین آخوند ملا عبد الصمد و برادرش ملا عبد الرحیم  مردمانی پاک نهاد و با اخلاق بودند که صحبت  شان را می شنیدم   ... و من سال های قبل از دبستان را دور از پدر و مادر که فردوس بودند (بها ر و تابستان را )در کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ بودم از زمان کودکی مادر بزرگ می گفت که در همین خانه که دارای مهندسی زیبا (حوض خانه / بادگیر / ایوان و صوفه ی نسر و پتو / ... )داشت روزگار می گذراندندهمراه با خو اهر و برادرانش بی بی کلثوم/فرزندانش یزدان پناه /داوری  /آقا سید نعمت الله فرزندانش بخشایش// آقا سید کاظم فرزندانش عطایی / آقا سید مهدی دختران ش سلطان  عزت و ... /فخر النسا ... ولی افسوس که پدرشان آقا سید علی در جوانی از دنیا رفت و آنها را با مادر شان بی بی ساره تنها گذاشت   اکنون از قسمت صوفه ی پتو (آفتاب ) به دلیل گسترش خیابان پشتی دیگر اثری نیست که من گاهی در همان ایام کودکی در همان صوفه ی آفتاب که می ایستادم سمت راست راه پله ای با دو سه پلکان بود که پایین می رفت و آنجا اطاق حدود سه در چها ر بود که وسط آن محل جریان آب بود که اندکی مسیر قنات جزین را تغییر داده بودند و آب زلال با ماهی ها ی درون آب خود نمایی می کردند بر بالای همین اطاق با ارتفاع حدود دوازده متر بادگیر قرار داشت و محل خنک برای تابستان ها بود ... درست در مقابل همین تصویر ساباد و کوچه ی روبرو ساختمان و عمارتی قرار داشت که در نوشته های گذشته از آن یاد شد  که خواهر بزرگ بی بی خدیجه (مادر بزرگ ) زندگی با همسر شان را در همان عمارت آغاز کردند و این ازدواج بی بی کلثوم (خواهر بزرگ )بر می گشت به آشنایی های سال ها قبل ... در باره ی آن سخن گفته ام ... از آقا جان میرزا بیک (فرزند امیر مرتضی قلی بیک) که اهل فردوس یا همان تون قدیم بودند ولی مادر  همین آقا جان میرزابیک که فرزند بازرگان گزین یعنی حاج سید محمود (در سال های 1200 هجری شمسی)بود(همسر امیر مرتضی قلی بیک )    و با همین آشنایی به گزین آمده بودند برای خواستگاری بی بی کلثوم که در حقیقت از طرف مادرش (بی بی ساره )نبیره ی همان تاجر بزرگ بود (بی بی ساره فرزند آقا سید عبدالله وآقا سید عبدالله فرزند بازرگان گزین حاج سیدمهدی    بود )     دو تن از فر زندان آقا جان میرزا بیک  به گزین آمدند و ساکن شدند و ازدواج کردند (آقا ذبیح الله بیگ ) که با بی بی کلثوم ازدواج کرد و آن دیگری (آقا کریم بیک )که ایشان هم در گزین ازدواج کرد ... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۱۹
سیدمحمود بخشایش