تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

پسر آقا رحیم بیگ (جان میرزا ) بود  ... خاندان آذرمی (فرزندان میرزا باقر ) در فردوس دایی شان (جان م

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۲ ، ۱۵:۵۳
سیدمحمود بخشایش

از سال های دور حدود یک قرن و نیم گذشته (ملا عبد الصمد) و (ملا فتح علی )را در باره ی شان سخن گفتم و اکنون که یکصد و پنجاه سال و شاید هم بیشتر می گذرد که این د و  بزرگوار سر در نقاب خاک کشیده اند  و در میدان گاهی بالای بافت قدیم جزین در زیر خاک و قدم های زندگان و آیندگان هستند اکنون هفته ای بیش نیست که یکی از پنج دختر فرزندش (شیخ محمد حسن کیانی )هم سر در نقاب خاک کشید ...  (شیخ محمدحسن کیانی ) فرزند (آخوند ملا عبد الصمد ) مجتهد با ایمان و مورد اعتماد آن سالهای دور پنج دختر و یک پسر به نام (شیخ مرتضی )داشت ...آخوند ملا عبد الصمد و برادرش ملا عبد الرحیم هر دو در جزین مکتب خانه داشتند و فرزندان آنها هم کار پدرانشان را در مکتب خانه ها ادامه دادندکه شیخ محمد تقی فرزند ملا عبد الرحیم بهتر توانست در کار اداره ی مکتب خانه موفق باشد ملا فتح علی هم فرزندش در سال (1300 هجری شمسی ) مکتب خانه داشته است  ملا اکبر و ابراهیم آقا فرزندان (آخوندملا فتحعلی )بودند که اولی مکتب خانه  داشت و ابراهیم آقا طبع شعری داشت فرزندان (آخوند ملا فتحعلی )بعد از سال یک هزار و سیصد شمسی و ابتدای حکومت رضا خان / نام خانوادگی سلطانی را برای خودشان انتخاب کردند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۲ ، ۰۸:۰۴
سیدمحمود بخشایش

از این دو نفر که با ما و خاندان ما به گونه ای د ور و نزدیک ارتباط دارند سخن گفتم و اما سخن پسر خاله ی مادرم  (آقا نصرالله) که من خودم پای صحبت ایشان می نشستم    ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۲ ، ۲۰:۵۵
سیدمحمود بخشایش

انسان ها روزگاران شان را می گذرانند و فرصت ها برای به یاد سپردن در تاریخ برای ما اندک است  زندگی ولحظه های عمر اشخاصی که در نوشته های

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۲ ، ۱۷:۵۵
سیدمحمود بخشایش

  آن روزها و سال ها را هیچ گاه از خاطر نخواهم بردو همین طاقچه و هودک  چهار گوشه سه متر در سه متر که در جهت راست و چپ دو در داشت و رو بروی این طاقچه هم به ساباط باز می شد آن خط کوچک از طاقچه به طرف درب سمت راست هم کار محمود آقای خاله بود همان سالهای دور که هنوز مادر بزرگ برای ما بچه ها محل امید بودنوروز سال (1342 هجری شمسی ) و ما کودکانی  هفت هشت سال هر وقت دل مان می خواست همین در سمت راست را آن قدر می زدیم که مادر بزرگ در را باز کند    ...اکنون که بیش از شصت سال از ماجرا می گذرد بار ها و بار ها با هم آن خاطره را یاد کرده ایم کف این هودک سنگ فرش بود و قلوه سنگ هایی که صاف و صیقلی بود ... آن سالها مادر بزرگ بی بی خدیجه بود ومهربانی هایش  و  پدر بزرگ آقا سید ابراهیم که داخل همین درب سمت راست ورودی خانه اشان بود سمت چپ هم راهی کوتاه به خانه ی خاله داشت ... البته خانه ی جدید شان که پشت به پش ت خانه ی قدیم بود (خاله بی بی عصمت را می گویم)   ... نوروز و تابستان ها بیشتر من مهمان آنها (مادر بزرگ و پدر بزرگ)  بودم درباره ی آنها زیا د سخن گفته شد زمستان سال چهل و سه    شمسی مادر بزرگ از پیش ما رفت یعنی نوروز سال چهل و چها رشمسی مادر بزرگ را نداشتیم   ... مادر و پدرش (آقا سید علی و بی بی ساره)مادر بزرگ و پنج خواهر و برادرش را در ناز و نعمت و غیرت و شجاعت بزرگ کرده بودند از اسب سواری مادر بزرگ و ایستادن های او در برابر آنها که می خواستند زور بگویند خیلی قول و سخن هست ... افسوس که پدر بزرگوار و شجاع ش (آقا سید علی )زود از دنیا رفت هنوز هشت سال مادر بزرگ از خدا عمر نگرفته بود که رفت پدرش آقا سید علی دوستان بزرگ و سر شناس داشت .. از طبس   فردوس  بجستان ...برادر بزرگ همین بی بی خدیجه سال ها در رفت و آمد به (مشهد الرضا )با اسب بود ارتباط برادرش (آقا سید نعمت الله ) با سر کار آقا (نجفی )در تون  دوستانه بود برای همین هم مادر بزرگ وجهه و بر خورد اجتماعی داشت     همان دوران   بسیاری  از پدر بزرگ( آقا سیدنعمت الله) (آخوند هفت تیر کش ) از او یاد می کردند ... (پدر بزرگ آقا سید نعمت الله را می گویم واین زمانی بود که احمد   شاه قاجار روزگارش را در پاریس می گذراند و کشور با نایب السلطنه اداره می شد  ... ادامه دارد 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۲ ، ۱۷:۲۳
سیدمحمود بخشایش

اکنون که از جهت وگونه های مختلف اجتماعی به جزین نگاه می کنیم با توجه به سابقه ی دیرینه تاریخی و تمدن و فرهنگ / این دهستان باید یاد آور شد که فرهنگ و سواد نقش برجسته در پایداری این جامعه داشته است ودر این راستا با توجه به مستندات قولی و نسخه های خطی که بیش از سه قرن قدمت دارد مجموعه ی جزین را از جهات گوناگون فرهنگی / اقتصادی و کشاورزی / آباد و پیشرو نگه داشته است در راستای فرهنگ و تاریخ می توان از خانواده های سادات جزین / علوی / کیمیایی / بهروز  و ودیگرانی که  در  بافت قدیم توانسته اند میراث کهن را سر پا نگه دارندتشکر و سپاسگزار بود در نوشته های قبل سابقه ی تاریخی بنا های قدیمی را به گونه ی مستند بیان کردم و سه خانواده ی یاد شده نقش برجسته در حفظ این بنا ها را داشته اند از سال (1393 )هجری شمسی به شکل رسمی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی طرح هادی دهستان را آغاز کرده است که تا کنون تلاش این مجموعه برای حفظ آثار تاریخی قابل تقدیر و تشکر است همچنین وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در شکل گیری و احیای بافت تاریخی و توجه به حفظ بخش تاریخی دهستان مورد توجه و ارزشمند می باشد 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۰۳
سیدمحمود بخشایش

آن روز های بعد از جنگ جهانی اول روز ها ی عجیبی بود ...عقب نشینی روس ها از ایران با سیاست (بلشویک )هاو ماندن قزاق ها یی که یک لشکر آماده و آگاه به اوضاع ایران بودندو در عوض برنا مه ریزی انگلیسی ها برای نفت منطقه چه باکو باشد و چه خانقین باشد و چه خوزستان ...آنها با رفتن (شوروی ) همه را می خواستند ... و در این راه  به دنبال یک نیروی سر سپرده بودند که بعد از قاجار بتواند این ناحیه ی بزرگ را امن کند مهره ها ی خودشان که سر سپرده بودند از مدت ها قبل زیر نظر داشتند و در عوض هر اندیشه ای هم که آرزو ها و اهداف آنها را به مقابله بر می خاست تحمل نمی کردند قصد تکرار مطالب گذشته را ندارم امافهرست وار باید گفت که (اعتدالیون و اجتماعیون)سد راه ا  ستعمار بودند ...ایلات قشقایی و بختیاری به گونه ای سد راه بودند آدم هایی هم مثل مدرس / سردار جنگل /... سد راه بودند درمقابل مهره هایی  مثل (قوام السلطنه)..(وثوق الدوله)...   عامل اجرای اندیشه های استعمار پیر بودند جنگ جهانی اول که پایان خودش را می گذراند شکار این آزاد مردان هم در گوشه گوشه ی این سر زمین آغاز شد ...قرار شان بر   ا ین بود که قوام و فرزندان ویاران وهواداران  و اقوامش بمانند ... رضا خان هم تا جایی که راه بیاید  بماند و مدرس و امثال او هم نباشند و در گوشه وکنار این مرز و بوم  بسیاری بودند که قربانی همین اهداف انگلیسی ها شدند ...و در اینجا ودر این  گوشه ی این سر زمین داماد همین قوام السلطنه بود که داشت رصد می کرد ... اینجا هم باید کسانی باشند و کسانی هم نباشند ...(علم را می گویم ) (داماد همین قوام السلطنه )... (بعد ها وزیر دربار محمد رضا خان شد)... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۱:۲۲
سیدمحمود بخشایش

می توان گفت  که شاه کاری بزرگ است اگر نتوانیم نام (معجزه ) بر آن بگذاریم شاید سالها قبل بیش از هفتاد چشمه سار بود که به هم می پیوست و در نهایت  آب بلده نام گرفت  هر چند اکنون آن گستردگی را ندارد امااز ابتدای چشمه سار ها تا شهر قدیم تون بیش از چهار فرسخ راه هست که سالار ها ی آب بلده آن را به سه آیش تقسیم کرده بودندو هنوز که سالها میگذرد پس از چندین قرن این راه و روش ادامه دارد هر چند آن مجموعه که در تقسیم بندی (آیش  )سوم  قرار گرفته است مخدود شده است ... آسیاب ها که در ادامه ی مسیر آب بلده قرار گرفته است بیش از هفت آسیاب بوده است که فقط آسیاب سر تخت باغستان اکنون بر جای مانده است و شاید بتوان فقط آثار آسیاب ها ی دیگر را در مسیر گذر آب مشاهده کرد ... این شریان  اقتصادی با ارزش که نقش مهم در رزق و خوراک مردمان روزگار قدیم تون در قرن های گذشته را داشته است اکنون فقط نام آنها در روزگار مان مانده است ...(آسیاب میرزا ) (آسیاب ملا ) (آسیاب داروغه )(آسیاب سیدک ) همه وهمه داستان انسان های نیک روزگار قدیم شهرمان تون است که نان رزق مردمشان را روزگارانی به دست شان می رسانده اند از آیش ها در تقسیم حدود کار سالار ها ی بلده می توان بسیار سخن گفت  ودر انتها که آب انبار های بزگ شهر تون قرار داشت ومیر آب این آب انبار ها آقای نامور بود ... همین پنجاه سال قبل و سال های قبل از زلزله که آب انبارها محل آب شرب برای اهالی شهر بود و البته بسیاری از مردم نیز در خانه ها ی خودشان  حوض و دریاچه داشتند که بیشتر منزل و خانه های بزرگ بود که آب بلده را ذخیره می کردند ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۰۱ ، ۰۷:۳۱
سیدمحمود بخشایش
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۵۹
سیدمحمود بخشایش

اساس کار در این نوشتار بیان خاطرات است (24 /6 /1400) دیباچه ای بر نوشتارم /// در همین وبلاگ هر چند مدت بروز رسانی می شود و پیش گفتار مطالب خواهد بود (در نوشتار بالا)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۰۱ ، ۲۲:۲۸
سیدمحمود بخشایش