تون و جزین سرزمین نیاکان

خاطرات نیاکان
تون و جزین سرزمین نیاکان

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...

بایگانی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۴۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

سلام ...و اما این وبلاگ فقط وفقط رنگ ادبی دارد ودست نوشته های یک دبیر ادبیات است پس از سی واند سال درس کلاس... وبیشتر وشاید هم محور همه ی مطالب ولایت (تون وجزین ) که از خاستگاه های زبان شیوای دری است شرح حال نیاکان تاریخ گذشته و حوادث مستند وبیان آن همه صمیمیت ها فداکاری ها شادی ها ونشاط ها وساده زیستن ها وشاهکار های ادب پارسی... تا آنکه شاید (در دنیای پر التهاب و لجام گسیخته ی امروز ...)رنگی از آن ارزش ها را در زنگی وروابط اجتماعی خودمان بیشتر مشاهده کنیم به قول شاعر زندگی صحنه ی یکتای هنر مندی ماست ... هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود ...واین به عقب برگشتن  نیست ...بلکه تلاش برای شکوفایی یک گل زیبا وخوش بو است که اکنون بجای آ آنکه درباغچه ی زیبای حیاط آنرا حس کنیم در قاب عکس ها وآلبوم قفسه ها شاید به تماشا ی ان بنشینیم ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۸
سیدمحمود بخشایش
خدایا بر محمد  (ص )و خاندانش درود فرست  و به لطف ومهر خود   هر گونه زشتی را  از من دور بدار  ومن را به نعمت خویش  بنواز و به بخشش خودت اصلاح کن و به احسانت  مدارا کن و در سایه ی مهرت پناهم ده و به لباس خشنودی ات   ( تقوا  ) آراسته ام کن و هر گاه که کار ها برایم دشوار آید  بهترین راه انجام دادن  انها را  نشانم ده و چون کردار ها  در نظرم  شبهه ناک گردد پا کیزه ترین و پر سود ترین شان را به من  بنمایان و چون آیین ها به جنگ  یکدیگر بر خیزند من را به پسندیده ترین آنها رهنمون  ساز ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۷
سیدمحمود بخشایش
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۰۸
سیدمحمود بخشایش

 

... و این بنایی است از خشت وگل که تاریخ ساخت آن به بیش از یک قرن پیش بر می گردد محل سکونت آخوند ملا فتح علی رو حانی در س خوانذه ای که در سال های (یکهزار و دویست پنجاه هجری شمسی )در گزین در همین عمارت ساکن بوده است ...دارای اطاق های زیاد و ایوان وصوفه و رواق و هچنین بخاری دیواری  (شومینه هایی )در اطاق ها و ساختمان بنا که در دو طبقه ساخته شده است این بنا اکنون در بالا تر از مسجد قدیمی گزین قرار دارد (میراث گذشتگان را پاس داریم)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۹
سیدمحمود بخشایش

 

پدر بزرگ  آقا سید نعمت الله از سال (  یک هزار و دویست ونود هجری شمسی )و شاید هم پیشتر در مشهد مقدس به دنبال تحصیل علم بود ایشان در همان سال های (1290 هجری شمسی)    با وجود سختی های بسیار در مشهد (جنگ جهانی اول و ... )و نیز سختی های راه که شاید بیش از یک هفته شب وروز پیاده و با الاغ و اسب راه راه از گزین تا مشهد طی طریق می کردند تا جویا ی علم باشند ایشان در ان سال های یاد شده به شکل متناوب در مشهد مقدس تحصیلات خود را   ( در مدرسه ی فاضل که وصف آن در بخش های گذشته  آمد ) کامل کرد و حتی در کار های اجتماعی و سیاسی آن دوران به شکل فعال شرکت کرد و در بخش های گذشته اشاره شد ... مهر  برنجی  (حوز ه یاجتماعیون اعتدالیون محله عید گاه )که درا ختیار ایشان بوده است یکی از همین نشانه هاست  مرحوم پدر بزرگ در یک سفر نا خواسته به وطن خود  (جزین ) در اواخر سال (یک هزار ودویست نود ونه )به شکلی نا خواسته با لگد اسب دچار خونریزی شدید می شوند که منجر به فوت ایشان می شود عکس فوق که پدرمان آنرا در فردوس    سال (یک هزار و سیصد وسی وپنج اسفند ماه ) بزرگ کرده اند   در سال (یک هزار و دویست نود هشت هجری شمسی (شهریور ماه ) در مشهد مقدس توسط پدر بزرگ گرفته شده است   
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۲
سیدمحمود بخشایش

درباره ی پدربزرگ (مادری ) آقا سید ابراهیم  فرزند آقا سید هدایت   در بخش های گذشته سخن گفتم ... ایشان همراه کسانی دیگر که از آنجمله پسر عمو ی شان آقا سید نعمت الله (پدر بزرگ پدری )در سال های (یک هزار و دویست و نودهجری شمسی) در مدرسه ی فاضل مشهد مقدس به تحصیل علم مشغول بودند ...آن زمان این مدرسه از بزرگترین و مجهز ترین مدارس مشهد بود که درباره ی آن و تاریخچه ی آن سخن گفته شد فاصله ی مکانی جزین با مشهد مقدس و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی آن دوران اهمیت وارزش این تلاش را بیشتر آشکار می کند آغاز جنگ جهانی وآشفته بازار اواخر دوره ی قاجار در مشهدالرضا و  نیز مسافت راه که باید پیاده یا با الاغ طی می شد  وخطر های راه و راهزنان و اینکه باید یکهفته راه پیمود تا به مقصد رسید و هزاران مسایل دیگر اقتصادی و آب و هوایی و جسمی و... پدر بزرگ با همه ی این مشکلات عشق وعلاقه ی به تحصیل علم را کنار نگذاشت ... و ما که در سال های (یک هزار و سیصد چهل شمسی  )کودکانی شش هفت ساله بودیم پای کلام های آرام آرام ایشان می نشستیم وجان و دلمان را با غزلهای حافظ که بر لبان پدر بزرگ جاری می شد آشنا می کردیم ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۰
سیدمحمود بخشایش

که ایران چو باغی  است  خرم  بهار   شکفته  همیشه . گل کامکار   نخوانند بر  ما  کسی آفرین  چو ویران بود بوم ایران زمین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۲۴
سیدمحمود بخشایش

مدرسه ی علمیه ی فاضل خان (مشهد مقدس)

فاضل خان  ملقب به ملا علا الملک تونی یکی از معماران بزرگ قرن یازدهم ه ق بود از بزرگترین و معروفترین بناهای ساخته شده ایشان باغ شالیمار در شهر لاهور پاکستان است که از سرشناس ترین مکان های گردش گری می باشد وی این بنا   را با همراهی شخصی به نام علیمردان خان در سال  (1052 )ساخت هچنین مدرسه ی علمیه ی فاضل خان  (که در بخشهای دیگر اشاره شد  )در سال  (1060 )در مشهد آغاز شد و در سال (1075 )زمان شاه عباس صفوی ساخت آن به پایان رسید این بنا در بالا خیابان واقع شده بود و در محل صحن (غدیر ) بود که در طرح تخریب اطراف حرم این مجموعه هم تخریب شداکنون همه ی آثار و کتب مدرسه ی فاضل خان در مجمو عه ی کتابخانه های آستان قدس رضوی می باشد
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۲۰
سیدمحمود بخشایش

چون این مدرسه از بهترین مدرسه های قدیم مشهد بود و هم اکنون بجز کتابهای کتابخانه آن که جزو کتابخانه آستان قدس رضوی است اثری از آن به جای نمانده است سزاست که درباره آن بیشتر به گفتگو بپردازیم ، فاضلخان[3] جوانی از مردم چرمه (روستایی در فردوس) بودو در عصر صفویان می زیست. در آن روزگار که نه تنها شاعران و هنرمندان به هندوستان سفر می کردند بلکه برخی از مردم عادی هم به قصد بازرگانی و بدست آوردن ثروت بدان کشورها رهسپار می شدند، فاضل خان هم سفری به هند کرد و ثروتی بیکران به چنگ آورد و پس از چندی باز به همان «چرمه» بازگشت. وی برادری به نام ملا امیر داشت که از لحاظ پارسایی و تقوی در سراسر ناحیه قهستان مشهور بود هنگامی که فاضل خان با چنان ثروتی نزد برادر زاده خویش بازگشت ، ملا امیر گفت: ای برادر ! خدا این همه ثروت به تو ارزانی داشته است آیا نیت نکرده ای مبالغی را در راه او خرج کنی و از این راه به محرومان و بینوایان یاری دهی؟ فاضل خان گفت: چنین نیتی دارم و گذشته از این برآنم که در شهر مشهد مدرسه ای بزرگ بسازم. و پس از چندی در مشهد نزدیک بست بالا خیابان (در ضلع غربی) چنین مدرسه ای بنیان نهاد. میان مدرسه فاضل خان و بست بالا خیابان دو دکان فاصله بود که درآن روزگار یکی نانوایی سنگکی بود و دیگری چلوکبابی برکاشی سر در مدرسه شرح مفصلی نوشته بودند که متاسفانه من هیچیک از مطالب آنرا به یاد ندارم بجز پایان سطر آخر که گویا چنین عبارتی بود: فاضل خان التونی اخ الاعز الملا  امیر که معلوم می شودملا امیر معروف تر از فاضل خان بوده است. ( شادروان استاد پروین گنابادی سالهایی را نیز در مدرسه ی حبیبییه فردوس (تون ) درس خوانده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۱۶
سیدمحمود بخشایش